بازدیدها: 25

هنگامی که دختر دانش‌آموز گوشه سالن به قاب عکسی زل زده بود تا بابای شهیدش را ببیند. دلم به لرزه می‌افتاد که این گل‌های امانت سرنوشت‌شان چه می‌شود وقتی آموزش و تربیت آنها به من سپرده شده است.

با تلخی و ناراحتی آنها در این ده سال گریستم، با شادی‌های کودکانه‌شان شاد بودم.
قدم به قدم با آنها آمدم تا رشد کردند، بزرگ شدند تا در آینده نقش موثری در خدمت به نظام اسلامی داشته باشند.

وقتی ده سال پیش پیشنهاد دادند تا مدیر دبیرستان دخترانه ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان خرم‌آباد بشوم. سنگینی این بار را بر روی شانه‌هایم حس کردم. از خداوند خواستم فارغ از هر چیزی فقط خود را وقف فرزندان شاهد و ایثار گر کنم و شکر‌گزارم کارنامه موفقی در این ده سال برایم رقم خورد.
وقتی فرزند شهیدی می‌بینم به یاد برادر شهیدم می‌افتم که در آغازین سال‌های جنگ پیشانی به گلوله داد تا وطن به دشمن ندهد.

وقتی دیگر برادرم با لباس سبز نیروی انتظامی در درگیری با اشرار جان سپرد روی پیشانی بندش نقش هیچ جناح سیاسی نبود الی نام حضرت زینب (س) و من خود را وام‌دار فرهنگ و ایثارگری حضرت زینب (س) می‌دانم.

می‌خواستم میراث‌دار خوبی برای برادران شهیدم باشم در عرصه تعلیم و تربیت، روزها و سال‌ها را در این عرصه تلاش کردم و راضی‌ام چون رضایت خدا را در کار برای فرزندان شهدا و ایثارگران می‌دیدم.

حالا که بعد از ده سال متولیان آموزش و پرورش لرستان تشخیص داده‌اند که فردی غیر از خانواده شهدا باید ادامه دهنده این راه باشد. تسلیم به راضی حضرت دوست هستم .
و این باری که از روی دوش من برداشته شد هرچند سخت اما دوست داشتنی چون هدفی مقدس در پس آن بود. امیدوارم حداقل آموزش و تربیت فرزندان شهدا و ایثارگران قربانی معاملات سیاسی نشده باشد و این هدف بزرگ برای امتیازات این دنیای فروخته نشده باشد.

در اینجا لازم می‌دانم از همه مدیران ناحیه یک و اداره کل آموزش و پرورش و همچنین مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران لرستان و مدیران ستادی شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش و همه دبیران، مربیان، معاونینم و خانواده‌های گرامی دانش‌آموزان در طی این دوران تشکر و قدردانی کنم و آرزوی روزها و سال‌های خوشی برای همه آنها در مسیر زندگی‌شان داشته باشم.

فریبا بسطامی
کارشناس ارشد مدیریت. برنامه ریزی آموزشی
ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان خرم‌آباد

نویسنده خبر::

صغری سپهوند

See author's posts